صنایع
این دوران به سبب گوناگونی بی شمارشان برای اداره امور مواد صنعت خود از انواع
ساختار های سازمانی بسیار متفاوت استفاده می کنند. همه این انواع ساختار های
سازمانی به طور کلی تحت تاثیر "یک سری عوامل اثر گذار" انتخاب و به کار
گرفته می شوند. در اینجا به برخی از "مهم ترین عوامل اثر گذار" بر طرح
ساختار سازمانی اداره امور "مواد صنعت" به طور خلاصه اشاره می کنم:
1.
اولین
موضوع اثر گذار، "نوع و اندازه سازمان صنعت" است.
اداره امور مواد صنایعی چون؛ صنعت ساخت، صنعت مونتاژ، صنعت تدارک، صنعت خدمت رسانی
و یا صنعت حمل و نقل تفاوت هایی با یکدیگر دارند. اداره امور مواد بنگاه های
اقتصادی دولتی با خصوصی نیز با یکدیگر متفاوت هستند.
2.
دومین
موضوع اثر گذار، "استقلال یا عدم استقلال و محل استقرار صنعت" است.
اداره امور مواد صنعتی که به طور صد در صد مستقل عمل می کند، با اداره امور مواد
صنعتی که عضوی از یک گروه صنایع است، تفاوت دارد. همچنین اداره امور مواد صنعتی که
کل عملیات آن در یک محل جغرافیایی واقع شده است، با اداره امور مواد صنعتی که کل
عملیات آن در دو یا چند محل جغرافیایی متفاوت قرار دارند، فرق می کند.
3.
سومین
موضوع اثر گذار، "طبیعت محصولات و یا خدمات صنعت" است.
به عنوان مثال، اداره امور مواد صنعت دارای محصولات با عمر انباری بلند، با اداره
امور مواد صنعت دارای محصولات با عمر انباری کوتاه، تفاوت های بسیاری با یکدیگر
دارند. یا اداره امور مواد صنعت خدمات تعمیراتی، با صنعت خدمات بیمارستانی، دارای
دو نوع ساختار متفاوت هستند.
·
در باره "عمر
محصول" مختصری توضیح می دهم: امروزه هر محصول دو نوع عمر تعریف شده "پذیرفته
شده" دارد. عمر اول، عمر "انباری" محصول است، که "مدت قابل
نگهداری بودن" محصول تا "پیش از استفاده" از آن را نشان می دهد. عمر
دوم، عمر "عملیاتی" محصول است، که "مدت قابل استفاده بودن محصول"
از "پس از آغاز استفاده" از آن را مشخص می سازد. نکته بسیار حائز اهمیت
در مورد این دو تعریف این است که "عمر انباری" حتماً باید برابر یا بیش
تر از "عمر عملیاتی" باشد. به این مثال ها توجه کنید. در این دوران معمولاً
"عمر انباری" لاستیک وسائط نقلیه با "عمر عملیاتی" آن برابر
است، و در مقابل "عمر انباری" دارو حتماً بسیار بیش تر از "عمر
عملیاتی" آن می باشد.
4.
چهارمین
موضوع اثر گذار، "جوابگویی مرکز سود در مورد محصول یا محصولات صنعت" است.
این که مرکز سود فقط مسئولیت جوابگویی یک محصول را داشته باشد نیاز به یک نوع
اداره مواد صنعت دارد، و اگر مرکز سود مسئولیت جوابگویی دامنه ای از محصولات را
داشته باشد، یک نوع اداره مواد صنعت دیگر می خواهد.
5.
پنجمین
موضوع اثر گذار، "اهمیت نسبی امور (واحدهای صنعت) و مشارکت آنها
در کل سوددهی صنعت" است. از یک نگاه کلی، همه واحدهای صنعت به نسبت کل
هزینه های صورت گرفته به سبب اتخاذ تصمیم ها از سوی مدیران واحدهای شان، در سوددهی
صنعت، مشارکت دارند. به عنوان مثال، فرض کنید کل هزینه 100 یک صنعت، در سه واحد
مستقل آن، به ترتیب عددهای 15، 35، و 50 هستند. نسبت مشارکت این سه واحد در سود
صنعت، به ترتیب 15%، 35%، و 50% می شود. این نسبت ها اهمیت نسبی امورنسبت به یک
دیگر را نشان می دهند.
6.
ششمین
موضوع اثر گذار، "تمرکز یا عدم تمرکز ملزومات (منابع)، خرید، و
عملیات انبار" است. این که عملیات مرتبط با اینگونه امور در یک یا
چند محل جفرافیایی واقع شده باشند، ساختار سازمانی اداره مواد صنعت متفاوتی طلب می
کنند.
7.
هفتمین
موضوع اثر گذار، "آداب و رسوم و کار سنتی و حد مقاومت احتمالی در
مقابل تغییر" است. تغییر ساختارهای سازمانی همواره استفاده از روش
های نوین و نیز پست های سازمانی جدید با مسئولیت ها و وظایف تازه را اجتناب ناپذیر
می کند. این تغییرات، گاهی ترک بعضی از آداب و رسوم و شیوه های انجام کار و نیز از
دست دادن برخی پست های سازمانی را در پی دارد، و همه اینها در مواقعی سبب می شوند
نیروهای کار موجود به راحتی تغییرات را نپذیرند، و لذا اداره امور پیشرفته مواد
صنعت با موانع بسیار جدی روبرو می شود.
8.
هشتمین
موضوع اثر گذار، "استعداد مدیریت و کارکنان" صنعت است.
استعداد زائیده تحصیلات، تجربه و مهارت افراد است. همه این عناصر در اثر مرور زمان
کسب می شوند. بنابراین یک سازمان نو پا نسبت به یک سازمان با سابقه معمولاً
استعداد کم تری دارد، و همین قابلیت نیروهای کار بر تعیین شیوه اداره مواد صنعت
اثر می گذارد.
9.
نهمین
موضوع اثر گذار، "انتخاب سیستم رایانه، نرم افزار و توسعه" است.
نا گفته پیدا است که سیستم رایانه دارای توانایی های بسیار متفاوتی می باشد، و هر
یک از آنها نرم افزارهای بسیار گوناگونی را به کار می گیرد. این که یک صنعت دارای
چه سیستمی باشد و از چه نرم افزارهایی بهره ببرد، بر نحوه اداره مواد صنعت آن
تاثیر می گذارد. علاوه بر این، سیستم توسعه صنعت هم، اثر خاص خود را بر انتخاب
شیوه اداره مواد صنعت دارد که توجه ویژه ای می طلبد.
10.
دهمین و
بالاخره آخرین موضوع اثر گذار، "حد نرم افزار موفق مدیریت مواد در
درون شرکت های همکار" است. در چنین وضعیتی، اتخاذ روش اداره مواد
صنعت تابعی از تمام نیازمندی های همه شرکت های همکار است، و اتخاذ یک روش مستقل از
روش های سایر شرکت های همکار، غیر ممکن می باشد.
در بررسی
روش های گوناگون اداره "مواد صنعت"، باید، متناسب ترین روش با؛ نیازها،
ظرفیت ها و نرم افزارهای کاربردی انتخاب شود. این الزام، ما را موظف می سازد به
تمامی شیوه های قابل دسترس توجه بسیار دقیق داشته باشیم، و نیازهای اهمیت جستجوی
"بهترین ارزش در نقطه مصرف" را به خوبی درک کنیم. در پدال 8 در باره "بهترین
ارزش در نقطه مصرف" مختصری شرح می دهم.